وی هنوز ۱۴ سال بیش نداشت که در جریان تظاهرات مردم نیارق بر علیه رژیم ستم شاهی در تاریخ هجدهم دی ماه سال ۱۳۵۷ از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
سرفصل شکوفایی نهال مبارزه در وجود شهیده زارعیان ، از حضور در مسجد و مجالس وعظ مرحوم آیت الله حاج سید حسین آیت اللهی (ره) آغاز گشت و این مجالس در او سرانجام انسانی مبارز و پویا، آگاه و انقلابی ساخت.
با شروع انقلاب اسلامی همگام با مردم در اعتصابات ، تظاهرات و راه پیمایی ها شرکت می کرد و بدین گونه اعتراض خود را نسبت به ظلم و بیدادگری و خفقان حاکم بر جامعه و سلب آزادی از مردم نشان می داد. وی در سال ۱۳۵۷ در آخرین راهپیمایی خود در حالی که مشت گره کرده اش رو به خاندان پهلوی داشت با سفیر یک تیری رها شده از دژخیم پهلوی که بر قلبش ؛ خانه معبودش نشست؛ به گلستان لاله های انقلاب اسلامی پیوست.
از بی بند و باری بیزار بود. حجاب وحیای بالایی داشت.”بدم می آید از دخترهایی که بین راه معطل می کنند تا مدرسه پسرانه تعطیل شود و همدیگر را ببینند”. خیلی. اخلاقش خیلی خوب بود. هر چه برای خودش می خواست ، برای مردم هم می خواست. چه خوراک ، چه لباس ، چه علم ، هر چه را که خوب بود ، برای همه می خواست . خیلی مهربان و صبور بود .
روزنامه اطلاعات به تاریخ ۲۰ دی ماه ۱۳۵۷ نوشت: طیبه زمانی نماینده امام در طبس، به گلوله بسته شد و حاج آقا بزرگ کنگاوری در مراسم ختم ایشان گفت: من معتقدم که خون این سیده جوان رژیم شاه را از ریشه بر خواهد کند.
طاهره عشق عجیبی به حضرت زهرا(س) داشت و تمام مشکلاتش را با توسل به ایشان حل میکرد و برای پشت سر نهادن سختی هایش دست نیاز پیش خلقی نمی برد و عاشق کمک کردن به اسلام و مسلمین بود.
در جنگ گنبد ضد انقلاب خانه به خانه یورش می برد و در یکی از این روزها ضد انقلاب که از شدت عشق و علاقه منیژه به اسلام باخبر بود با نقشه شوم در اذان ظهر زمانیکه وی در حال وضو گرفتن بود به منزل او یورش بردد وایشان را به شهادت رساند.
مری هگلند، انسانشناس آمریکایی، به ایران آمده بود تا دربارۀ اقتصاد روستاها تحقیق کند، غافل از اینکه به فاصلۀ چندماه شاهد انقلابی بزرگ خواهد بود.