فاطمه هنوز خواب بود به منزلی که در فاصلۀ پنجاه یا شصت متری کانتینر بود رفتیم و نماز صبح را خواندیم. نمازم که تمام شد دوستم با صدای بلندگفت: «بیا ببین چه خبر شده؟ با شتاب از منزل خارج شدم و به خیابان رفتم. دیدم شعله های آتش از کانتینر زبانه می کشد.
منافقین کوردل پدر و مادر را با شلیک گلوله به شهادت رساندند و پس از آن در فاجعه ای بی رحمانه با پرتاب نارنجک آتش زا منزل را به سوزاندند و شهیده نجمیه علی آبادی در آتش کینه و انتقام آنها بصورت زنده سوخت و به شهادت رسید .
شهیده سال ۵۹ به بانه اعزام شد. آنجا در نبرد کردستان با نیروهای انقلاب همکاری می کرد.آنقدر فعال بود که یکی دوبار منافقین برایش پیغام فرستادند که “اگر دستمان به تو بیفتد ،پوستت را از کاه پر می کنیم”.سرانجام در همان سال توسط منافقین به شهادت رسید .
شهیده نسترن خسروی در روز تاسوعا سال ۱۳۸۹ در قالب دسته عزاداری برای حضور در مسجد امام حسین(ع) شهرستان چابهار به اتفاق پدر ، مادر و خواهرش وارد خیابان شدند . در نزدیکی های مسجد امام حسین(ع) بر اثر انفجار تروریستی عوامل استکبار و با اصابت ترکش به ناحیه سر به درجه رفیع شهادت نائل شد.
شهیده دانش آموز نوجوانی بود که در سال ۶۵ در حال مراجعت به منزل خود در جریان بمب گذاری منافقین در نزدیکی حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) در شهر مقدس قم به شهادت رسید.
شهیده فرشته باخویشی در《خشکیت》یکی از روستاهای شهرستان مریوان چشم به جهان گشود. دوران کودکی و نوجوانی را نزد پدر و مادری دانا گذراند، همراه با علم به فراگیری مباحث اسلامی پرداخت، در سنین جوانی با روحانی مجاهد شهید احمد مردوخی ازدواج نمود و زندگی آن ها سراسر معنویت شد.
زنگ منزل زده شد و منیره زودتر از بقیه بچه ها بلند شد و جلوی در رفت که فرد منافق به محض مشاهده او از کنار پنجره حیاط نارنجک را پرتاب می کند و منیره به خاطر اینکه سایر اعضای خانواده شهید نشوند روی نارنجک خوابید
با شنیدن فریاد در را باز کن، بی اختیار به طرف در رفتم و با دستانی لرزان آن را گشودم؛ ناگهان دو نفر که یکی از آنان مسلسلی را به دوش انداخته بود، وحشیانه مرا به گوشه ای پرتاب کردند و به سرعت خود را به داخل حیاط رساندند. مادر با دیدن آن دو، فریاد برآورد و مرگ را نثارشان کرد و آنان با شنیدن مگر بر منافق و مرگ بر آمریکا، در کمال قساوت به روی او و میهمانانش آتش گشودند و آنان را به شهادت رساندند.