زهرا هر بار که لباس نو می خرید، اول می داد ثریا بپوشد. بهش می گفت : فعلا این را بپوش که نویی اش برود. توی مدرسه مان بچه های فقیر زیادند . گناه دارد من لباس نو بپوشم و آنها حسرت بخوردند.
شهیده در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. از همان ابتدای کودکی در انجام فرائض دینی تلاش داشت و در دوره نوجوانی جهت پیروزی انقلاب تلاش بسیاری نمود و در برپایی نماز جماعت و نماز وحدت بین روستاها همت و تلاش وافر داشتند.
شهیده پروین آزادوار متاهل بود و همسری فداکار و مهربان برای همسرش و مادری بزرگوار و متدین و دلسوز برای ۴ فرزند عزیزش بود، در طول زندگی پربرکت خود همواره به یاری مستمندان می شتافت و از فرمایشات خداوند متعال پیروی می نمود
از ویژگیهای او، داشتن اخلاق نیکو و حسن معاشرت با مردم بود. در مقابل مسئولیتی که به او سپرده بودند، احساس وظیفه میکرد و آن را به نحو احسن، انجام میداد.
شهیده بر اثر بمباران هوایی هواپیماهای رژیم بعثی عراق به درجه رفیع شهادت نائل شد و پیکر مطهرشان را در تاریخ ۱۳۶۵/۱۱/۰۸ پس از صدور جواز دفن در گلزار شهدای روستای بوئین به خاک سپردند.
شهیده ادیبی حجاب، اخلاق و احترام به پدر و مادر را از خواهرانش آموخته بود و همراه آنها در مراسم ، جشن و سوگواری ائمه اهل بیت شرکت می کرد. از هوش و استعداد بالایی برخوردار بود در کارهای پرورشی تربیتی مدرسه شرکت می کرد.
رقیه یک اخلاق بخصوص داشت از در که وارد می شد تا نمازش را نمی خواند غذا نمی خورد. او تک بود در اخلاق و در همه چیز ، با خوشی و مهربانی رفتار می کرد …
پروانه شماعیزاده از جمله شهیدان دوران دفاع مقدس محسوب میشود.پس از پیروزی انقلاب در کمیته امداد و جهاد سازندگی مشغول به کار شد.با آغاز جنگ تحمیلی،از روز پنجم مهرماه سال۱۳۵۹ در درمانگاه شهید نجمی واقع در بوستان شهر سرپل ذهاب به امدادگری مجروحان مشغول شد. آماده رفتن به سفر بودند که خبر آمد عملیات شده است. از طرف سپاه اطلاعیهای صادر شده بود که نیاز فوری به حضور بهیاران است…