باختر ۳۰ ساله بود که با یک دختر و پسر۳ ساله به نام صفر به کوه زد . وقتی فرمان جهاد شنید همراه شوهرش ، درویش بزرگی و دو کودکش برای مبارزه به کوهستان رفت .
شهیده نرگس قصابان یکی از شهدای زن استان گلستان است . وی در روز ۵ اذر ۵۷ عده ای از مردم به خانه شهید پناه آوردند، وی در منزلش را باز کرد و در همان هنگام مورد اصابت گلوله مزدوران واقع شد.
وی هنوز ۱۴ سال بیش نداشت که در جریان تظاهرات مردم نیارق بر علیه رژیم ستم شاهی در تاریخ هجدهم دی ماه سال ۱۳۵۷ از ناحیه سر مورد اصابت گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید.
شهیده عصمت جمیل وی به قرآن و سیرت نبوی آورد تا از این طریق بیش از پیش خود را تزکیه نماید. او از جمله خواهران روستا بود که از همان ابتدا بر حفظ حجاب خویش تأکید بسیار داشت و دیگر زنان روستا را نیز به این امر، تشویق می کرد. بدین ترتیب او هم مربی و هم مرشد بود و همیشه در درگیری های اهالی روستا با مزدوران صهیونیستی، پا به پای جوانان دیگر مشارکت می کرد.
مهر انگیز عبادی یکی از هزاران زن جانبازی است که زمانی با ایمان و اقتدار از آرمانهای انقلاب اسلامی دفاع کرد و امروز حتی پیری و ناتوانی مشتهای گره کردهاش را باز نکرده است.
نوشین دختر بااستعداد ، فعال ، مظلوم و ساکتی بود . مطالعات زیادی داشت و به نمایندگی از حزب الله در جلسات بحث و گفتگوی آزاد که همه گروهها از جمله فدایی ، راه کارگر ، حزب توده ، مجاهدین خلق و..شرکت میکرد و مودبانه بحث میکرد.البته گروه های مختلف هم سایه اش را با تیر میزدند . جنگ که شروع شد چند بار به جبهه رفت .
شهیده شبنم متخصص در حالی که کمتر از ۱۲ سال داشت و به همراه مادرش در تظاهرات علیه رژیم طاغوت شرکت کرده بود با شلیک گلوله ماموران ساواک به به شدت مجروح شد . مجروحیت شبنم به طوری بود که حدود ۱۴ سال در بستر جانبازی بسر برد و در نهایت در روز سوم خرداد ماه ۱۳۷۲ بر اثر شدت صدمات وارده در سن ۲۶ سالگی به فیض شهادت رسید.
غروب هفده شهریور بود . فردوس به همراه خانواده از صبح مشغول کمک به مجروحین بود و رسالت خود را هنوز انجام نداده بود . مجرمین نیاز به خون داشتند ، فردوس هم به همراه تنها دخترش به صفوف مردم پیوست تا عصاره جانش را در اختیار این مجرحین بگذارد .در این هنگام اتومبیل سفید رنگ ساواک مقابل بیمارستان ظاهر شد و مردم را به گلوله بست …