شهیده اداک لحظهای از کمک و همکاری با نیروهای رزمنده ی سپاه غافل نبود، بارها توانست، آنها را در دفع شرّ عناصر رزگاری یاری کند. زمانی که عناصر رزگاری در حال جابجایی از ییلاق «هانه لار» بودند، عایشه با راهنمایی دقیق خود، توانست رزمندگان سپاه را به اهدافشان دلالت کند و ریشه ی عناصر رزگاری را در این نقطه بخشکاند.
شهیده بعد از پایان دورۀ تحصیل به عنوان معلم مشغول به کار شد و در ۲۵ سالگی در جریان حوادث جنگ تحمیلی در شهر اصفهان به شهادت رسید
این بانوی بزرگوار با نقد الگوهای غربی و شرقی در تمامی ابعاد ، افشای توطئه های امپریالیستی، صهیونیستی و کمونیستی با نقاب برداری از چهرۀ کریه و دژخیمان شاه معدوم، بیان خیانت های رژیم حاکم و نمایاندن جوّ خفقان و شکنجه های ساواک، جامعه زنان را روز به روز آگاه تر می کرد و موجب حرکت شان در مسیر انقلاب اسلامی و خط امام می گشت.
در جنگ گنبد ضد انقلاب خانه به خانه یورش می برد و در یکی از این روزها ضد انقلاب که از شدت عشق و علاقه منیژه به اسلام باخبر بود با نقشه شوم در اذان ظهر زمانیکه وی در حال وضو گرفتن بود به منزل او یورش بردد وایشان را به شهادت رساند.
وی در روز ۶ ذی الحجه سال ۱۳۶۶ در جمعه خونین مکّه در حالی که شعار علیه آمریکا و اسرائیل سر می داد. به دست عمال آل خلیفه و آل سعود به شهادت رسید.
شهیده ادیبی حجاب، اخلاق و احترام به پدر و مادر را از خواهرانش آموخته بود و همراه آنها در مراسم ، جشن و سوگواری ائمه اهل بیت شرکت می کرد. از هوش و استعداد بالایی برخوردار بود در کارهای پرورشی تربیتی مدرسه شرکت می کرد.
رقیه یک اخلاق بخصوص داشت از در که وارد می شد تا نمازش را نمی خواند غذا نمی خورد. او تک بود در اخلاق و در همه چیز ، با خوشی و مهربانی رفتار می کرد …
او بینش و بصیرت سیاسی بسیار قوییی داشت؛ به طوری که در محیط مدرسه علاوه بر کسب علم، به انجام فعالیّتهای سیاسی و تربیتی نیز میپرداخت. سیّده طاهره و خواهرش، همیشه در صف مقدّم راهپیماییهای ضدّ رژیم حضور داشتند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز یکی از اعضای مؤثّر انجمن اسلامی و عضو فعّال پایگاه بسیج محلّه بود.