شهیده رشیده بدلی در زنجان به دنیا آمد و تحصیلاتش را در سال ۱۳۶۳ به پایان رساند. سرانجام بر اثر اصابت خمپاره به مدرسه بینش به شهادت رسید .
دربارۀ شغل آینده اش معتقد بود که : کار باید خوب باشد .عنوانش مهم نیست ! این مهم است که کاری که انجام می دهی ، برای رضای خدا باشد .در جهاد مشغول بود و از کارش راضی و خوشحال به نظر می رسید . او و دوستانش بابت زحمات هایشان ، هیچ مبلغ و حقوقی هم از جهاد نمی گرفتند . به کارهای عام المنفعه و خیرخواهانه علاقۀ زیادی داشت ..
شهیده شیروانی به بندر دور افتاده و محروم چابهار سفر می کند و در آن جا با کمترین وسیله و امکانات زندگی به مدت یک سال، صادقانه به پرستاری و مداوای مردم بیمار آن منطقه می پردازد . در آستانه ی پیروزی انقلاب اسلامی به شهرستان شوش منتقل می شود و با آغاز جنگ تحمیلی، در آنجا و در شهر شهیدان گمنام ، بار دیگر خدمت خالصانه ی خود را با شور و شوق بیشتر ادامه می دهد.
اوایل انقلاب، نماز اول وقت خواندن، چندان بین مردم متداول نبود، اما شهناز از همان روزهای تأکید زیادی روی نماز اول وقت داشت. او برای نمازش لباس جداگانه ای داشت و هر وقت از او می پرسیدم که چرا موقع نماز، لباست را عوض می کنی ؟ می گفت، «چطور موقعی که می خواهی به مهمانی بروی، لباس آراسته می پوشی ؟ چه مهمانی و دعوتی بالاتر از گفتگوی با خدا ؟ نماز مهمانی بزرگی است که خداوند بندگانش را در آن می پذیرد، پس بهترین وقت برای مرتب و پاکیزه و منظم بودن است.»