در هودج سرخ عشق بگذاریدش
براثر گزارشاتی که در سال ۱۳۵۸ به برادران سپاه پایداران اصفهان رسیده ،بود این نتیجه به دست آمد که عوامل ضدانقلاب و گروهکها دستور دارند برای ضربه زدن به دستاوردهای انقلاب اسلامی در این شهر مانند کردستان ترکمن صحرا ونقده بلوا و آشوب ایجاد کنند و اصفهان را به آتش و خون بکشند با هوشیاری مجاهدین پاسدار ویاری خداوند بزرگ دوخانه تیمی ضدانقلاب در فولادشهر اصفهان کشف وارتباطات عوامل آنان نیز کنترل شد. مجاهد شهید زهره بنیانیان سرپرستی عملیات یک تیم اعزامی سپاه را به عهده گرفت که همسر و برادر همسرش هم در آن بودند در این جریان خواهر مجاهد زهره بنیانیان توسط گروهکهای متحجر مارکسیستی شربت شهادت را مینوشد و به سرورش زینب کبرا «س» می پیوندد
این خواهر شهید در ۱۳۳۶ به جهان چشم گشود و در دبیرستان بهشت آیین تحصیل .کرد با آنکه از زندگی مرفهی برخوردار بودولی به یاد، محرومان از خو گرفتن به زندگی انگل وار اشراف سر باز زد بعدها در دوران سخت مبارزه مخفی شبهای سرد و توفانی انقلاب را بر گلیمی به سر میبرد آذر ودی ۵۶ را در «سوریه»، «لبنان» و «فلسطین» بود و پس از بازگشت به عضویت گروه توحیدی صف، درآمد و در حالی که به سلاح ایمان مجهز بود، برای دفاع از خویش به اسلحه گرم نیز مسلح شد یکبار دستگیر شد ولی با هوشیاری و زرنگی تمام از چنگ دژخیمان نجات یافت به راهی که یافته بود با تمامی وجود اعتقاد داشت و این مسیر را به خاطر خدا با از دست دادن ،موقعیت مال وابستگیهای خانوادگی و دیگر بندها شروع کرد اسرار تشکیلاتی را به شدت حفظ میکرد و آنچنان بود که اورا فردی عادی میپنداشتند نه مبارز از خواهرانی که اسیر زندگی روزمره مصرفی و پوچ شده یا دربند ذهنیات خویش بودند عمیقا ناراحت بود و قصد داشت با تمام تلاش به پرورش و آموزش زن ماندن و مادر شدن آنها بپردازد برای آنها کلاس ایدئولوژیکی می گذاشت پس از انقلاب اسلامی هم یکی از اعهای فعال سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به شمار می رفت
و در ارائه خط امام و دفاع از انقلاب تلاش فراوانی داشت. پس از به خون غلطیدن این خواهر مبارز و مومن تمامی اقشار مردم اصفهان با یک راهپیمایی بسیار باشکوه خواستار قطع ریشه های تمامی گروهکهای ملحد وابسته و منحرف ف شدند. خون این خواهر شهید باعث شد که دیگر هیچ گروه مزدوری نتواند به فعالیت علنی در شهر اصفهان دست بزند. راه تابنده و پرشکوه این شهیده پاک فرا راهمان باد.