نام : مژگان
نام خانوادگی : موحدی
نام پدر: احمد
تاریخ تولد: ۱۳۵۸
محل تولد: تهران
تاریخ شهادت: ۱۳۷۲
محل شهادت: مرزارمنستان
نحوه شهادت: اصابت موشک به هواپیما
مزار شهید: فریدونشهر

کلامی با تو
«دخترم! اگر می دانستم این دیدارآخرمان است هرگز به خودم اجازه نمی دادم که برای لحظه ای از کنارت دور شوم. عزیزم تو و مادرت رفتید و جان به جان آفرین تسلیم کردید و مرا با دنیایی از غم و اندوه تنها گذاشتید. حال هرگاه که نگاهم به آسمان می افتاد ترا در حال پرواز می بینم که عاشقانه روح پاک و کودکانه ات بالا می رود آن وقت است که آرام و آهسته اشکی که پهنای صورتم می نشیند را پاک می کنم و می گویم، ای کاش یک بار دیگر ترا می دیدم.»
«شهید مژگان موحدی در تهران، در خانوادۀ با محبت و دین دار دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران کوتاه کودکی اش که با شادی و بازی کودکانه، همراه بود وارد مدرسه ابتدایی شد و تا سوم ابتدایی ادامه داد. اما دست تقدیر چنین بود که در اوان نوجوانی رخت بر بندد و برای همیشه در جوار حق سکنا گزیند.»

عروج ملکوتی
«پدرش سفیر بود و برای مأموریت به مسکو رفته بود. سال ۱۳۷۲ مژگان همراه مادرش به دیدار پدر به مسکو می رود. هنگام برگشت در مرز ارمنستان هواپیمایشان هدف موشک قرار می گیرد و او همراه مادرش به اتفاق کلیۀ سرنشینان هواپیما که همه نظامی و از خانواده های سفیران ایرانی بودند سقوط می کنند و به شهادت می رسند.»

برخیز ای دل، وضویی بکنیم
در آب ترانه، شستشویی بکنیم
عمر اندک و فرصت خموشی بسیار
تلخ است سکوت، گفت وگویی بکنیم

منبع : زنان شهید