خبرهای ویژه
- امروز میخواهم از تنها یادگارت برایت بگویم هر چند میدانم که تو او را میبینی و از دلتنگی هایش آگاهی…
- جمع شدن برای رسیدن به شهدا / اصحاب معرفت در گروهی به نام هم افزایی شهدایی
- عنایات ام ابیها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها در دفاع مقدس
- شهیده اسماء حسین
تاریخ انتشار : 1397/05/17 - 16:53
آیات القرمزی
نام و نام خانوادگی : آیات حسن محمد القرمزی ملیت : کشور بحرین متولد : ۱ ژانویه ۱۹۹۱ میلادی شغل : شاعر – دانشجوی دانشکده تربیت معلم علت محکومیت :بازداشت توسط نیروهای آل خلیفه به علت سرودن شعر اعتراضی در تظاهرات آیات القرمزی دختر ۲۰ساله شاعر بحرینی و دانشجوی دانشکده تربیت معلم که در جریان […]
نام و نام خانوادگی : آیات حسن محمد القرمزی
ملیت : کشور بحرین
متولد : ۱ ژانویه ۱۹۹۱ میلادی
شغل : شاعر – دانشجوی دانشکده تربیت معلم
علت محکومیت :بازداشت توسط نیروهای آل خلیفه به علت سرودن شعر اعتراضی در تظاهرات
آیات القرمزی دختر ۲۰ساله شاعر بحرینی و دانشجوی دانشکده تربیت معلم که در جریان اعتراضات به حکومت بحرین بعلت سرودن و انشاد شعر اعتراضی در تظاهرات توسط مأموران حکومت دستگیر و بازداشت شد و در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۱۱ به یکسال حبس محکوم گردید.
شرکت در تظاهرات علیه حکومت بحرین
————————————————————
آیات در تظاهرات اعتراضی و تجمعاتی که در میدان لؤلؤ شهر منامه (از طرف معترضین میدان الشهداء و نیز میدان التحریر خوانده شده است) برگزار میشد شرکت فعال داشت.
در یکی از این تجمعاتی که در ۲۳ فوریه ۲۰۱۱ واقع در میدان لؤلؤ برگزار شده بود، شعری بر ضد حکومت آل خلیفه و خصوصاً شخص خلیفه بن سلمان آل خلیفه نخست وزیر بحرین خواند، به همین علت از آن روز بارها مورد تهدید قرار گرفت و صفحاتی در فیس بوک علیه اش ایجاد شده بود و ایمیلهای سرشار از توهین و اهانت و سب و شتم و تهدید به قتل دریافت میکردهاست.
خانواده القرمزی سابقهای طولانی در اعتراض علیه حکومت پادشاهی بحرین داشتهاند. پدر آیات، حسن یوسف القرمزی، در سالهای دهه ۹۰ میلادی به دلیل اشعاری که در انتقاد از حکومت وقت آل خلیفه میسرود بازداشت شده بود و برادرانش – از جمله عبدالله یوسف القرمزی شاعر و مبارز معروف بحرینی – هم بارها تجربه زندان را داشتهاند.
دستگیری
————————————————————
به دلیل تهدیدات حکومت، آیات منزل پدری خود را ترک میکند و در منزل یکی از نزدیکان خود مخفی میشود. در یکی از آخرین شبهای ماه مارس، پلیس به خانه این خانواده حمله میکند و بعد از تفتیش کل منزل و ایجاد رعب و وحشت و تهدید اهل خانه و به دلیل عدم موفقیت در یافتن آیات، خانه را ترک میکنند.
در ۲۹ مارس ۲۰۱۱ حدود ۱۵ نفر (پلیس و لباس شخصی) وارد منزل پدری آیات میشوند و تمام دربهای اتاقهای منزل وی را شکسته و اثاثیه منزل را تخریب میکنند. گفته میشود، پلیسها بعضی از اثاثیه و جواهرات را دزدیدهاند و تقریباً تمام وسائل آیات را نیز با خود بردهاند. مادر آیات میگوید که فرمانده افراد به ما گفت: «بیرون میروم تا سیگاری بکشم و وقتی برمی گردم مکان آیات را به ما میگویید والا از بالا دستور داریم که خانه را بر سرتان خراب کنیم.» کودکان خانواده همه ترسیده بودند و زنان گریه میکردند بعد از تهدید زیاد پدر خانواده راضی میشود که آیات را تحویل بدهد. به همراه مجموعهای از نیروها به منزلی که آیات در آن مخفی بوده مراجعه و آیات را که آماده شده بود تا خود را تسلیم پلیس کند، دستگیر میکنند. به خانواده وی گفته میشود که فردا به مرکز پلیس الحوره مراجعه کنند.
از آن روز خبری از آیات نیست. مراجعات مکرر فقط و فقط منجر به ارجاع به مراکز مختلف پلیس شدهاست. فقط یک بار از خانواده برای آیات درخواست لباس شدهاست و پس از آن حضور آیات در هیچکدام از مراکز مرتبط با پلیس تایید نشدهاست و در آخر از خانواده خواستهاند که شکایتی مبنی بر فقدان و گم شدن آیات تنظیم کنند در حالی که آیات توسط نیروهای ملبس به لباس پلیس و در مقابل چشم خانواده او بازداشت شدهاست.
آیات القرمزی در دانشکده تربیت معلم تحصیل میکرده و به واسطه شعرهایی که علیه رژیم آل خلیفه میسرایید در بحرین به شهرت رسیده بود. وی در زمان نا آرامیهای میدان لولو بحرین همگام با مردم فعالیتهای زیادی علیه رژیم آل خلیفه داشت و پیش از ربوده شدن چندین بار از سوی نیروهای امنیتی تهدید شد.
در تاریخ ۱۲ ژوئن ۲۰۱۱ یک دادگاه بحرینی آیات القرمزی را به یک سال زندان محکوم کرد. اما بعد از گذشت قریب به ۱۰۰ روز بی خبری و گمانهزنیها متفاوت از سرنوشت نامشخص آیات القرمزی، سرانجام در ۱۴ جولای ۲۰۱۱ خبر آزادی او از زندان رژیم آل خلیفه بر روی خروجی رسانهها قرار گرفت.
سفر به ایران
————————————————————
در همایش دکترین مهدویت به ایران آمد و نیمه شعبان از وی تجلیل شد.
شعری که «آیات القرمزی» را تا مرز شهادت برد :
————————————————————
آیات القرمزی، شاعر بحرینی در یکی از تجمعات در میدان لؤلؤ شعری خواند که منجر به ربایش و شکنجه این شاعر شد.
ترجمه بخشی از این شعر به همراه فیلم شعرخوانی این شاعر جوان در ادامه میآید:
ما زندگی در قصر را نمیخواهیم و هوای ریاست هم در سر نداریم
ما مردمانی هستیم که ذلت و بدبختی را از بین خواهیم برد
ما انسانهایی هستیم که بدون اعمال خشونت ظلم را از اساس ریشهکن خواهد کرد
چرا که نمیخواهیم مردم در ضعف و بیچارگی خود باقی بمانند
گفتوگوی تمثیلی حمد و شیطان ابلیس:
ای حمد از خدا بترس. دل من بهخاطر این مردمان تکه تکه شده، من علیه تو به پا خواهم خاست
حمد: من این گونه یاد گرفتم که آنان را نادیده بگیرم و خوارشان کنم و به انواع بدبختیها مبتلایشان کنم
ابلیس: ای حمد، آیا صدای اعتراض مردم را نمیشنوی؟
حمد: ای ابلیس، من از خون این مردمان سیر نمیشوم بعد از من این سرزمین برای هیچ کودک و جوان و بزرگسالی نباید گوارا باشد برای خواری و ذلت هزاران در گشوده شده است و جوانها در زندان بهسر میبرند و کل مردم را داغدار کردهام
من سعادت را جز در مرگ نمیبینم و زندگی با ظالمان را جز ننگ و عار نمیدانم
خون مردمان بی هیچ گناهی ریخته میشود گویی بحرین کربلاست
برچسب ها :
این مطلب بدون برچسب می باشد.
دسته بندی : زنان مجاهد در طول تاریخ