خبرهای ویژه

rahbari
» اخبار » بازگشت به عفاف، رویکرد جدید جوامع غربی

تاریخ انتشار : 1397/06/15 - 22:22

 کد خبر: 526
 1120 بازدید

بازگشت به عفاف، رویکرد جدید جوامع غربی

تحقیقات و پژوهش‌های جامعه‌‌شناسان نشان می‌دهد غرب در قبال رابطه جنسی چندسالی‌ست به رویکرد تازه‌ای رسیده که نشان از بازگشت به عفاف در آن است. گروه خانواده؛ سیده راضیه حسینی: نوع مواجهه با روابط جنسی همواره یکی از چالش‌های جدی در جوامع مختلف بوده است. در این میان فرهنگ غرب به سبب داشتن تسلط رسانه‌ای […]

تحقیقات و پژوهش‌های جامعه‌‌شناسان نشان می‌دهد غرب در قبال رابطه جنسی چندسالی‌ست به رویکرد تازه‌ای رسیده که نشان از بازگشت به عفاف در آن است.
گروه خانواده؛ سیده راضیه حسینی: نوع مواجهه با روابط جنسی همواره یکی از چالش‌های جدی در جوامع مختلف بوده است. در این میان فرهنگ غرب به سبب داشتن تسلط رسانه‌ای موفق شده رویکرد مدنظر خود را در سایر جوامع و فرهنگ‌ها نیز ترویج دهد.
در حال حاضر غالبا مشخصه فرهنگ غرب را روابط جنسی آزاد می‌دانند. اما رویکرد جوامع غربی به ویژه آمریکا بعد از چنددهه که بر ترویج روابط جنسی آزاد تاکید داشت، در سال‌های اخیر دچار تحولات جدی شده است و به سمت صرف بودجه‌های کلان جهت آموزش خویشتنداری در روابط جنسی تا زمان ازدواج به نوجوانان و جوان حرکت نموده است.
جوامع اروپایی و آمریکا در صدسال اخیر همپای تحولات جدی عرصه‌های صنعتی، اقتصادی و سیاسی، در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی نیز تحولات جدی و عمیقی را شاهد بوده است. یکی از موضوعاتی که همواره محل بحث بوده و نظریات مختلفی پیرامون آن مطرح گردیده، رویکرد عمومی جامعه و نهادهای سیاست‌گذاری فرهنگی این جوامع در قبال روابط جنسی بوده است. غرب از ابتدا تا کنون در قبال روابط جنسی سه مرحله را پشت سر گذاشته است؛

رویکرد اول: روابط جنسی آزاد
اولین مرحله روابط جنسی آزاد (Free Sex) بود که اروپا و آمریکا در دهه ۱۹۶۰ در نتیجه انقلاب جنسی شاهد آن بود؛ در این مرحله، از مباحث و مسائل جنسی تابوزدایی شد، مسامحه گسترده‌ای در زمینه خودمختاری انسان‌ها در برطرف‌سازی نیازها و نوع گرایش جنسی‌شان بوجود آمد و اقتدار بی‌رقیب نهادهای مذهبی و رسمی در این عرصه‌ها شکست. بر مبنای نظریاتی که معتقد بود اصالت با لذت است، روابط جنسی آزاد نه تنها قبح‌زدایی شد بلکه ترویج و گسترش یافت.
این امر منجر به بروز مشکلات متعددی برای جوامع غربی شد. ارتباطات جنسی گسترده و بی‌ملاحظه از یک سمت منجر به شیوع بیماری‌های مقاربتی شد و در سمت دیگر به سبب عدم آشنایی با روش‌های پیشگیری، بارداری‌های ناخواسته به ویژه در سنین نوجوانی گسترش یافت و به تبع آن آمار سقط جنین و همچنین افزایش فرزندان نامشروع و بی‌سرپرست به شکلی افسارگسیخته افزایش یافت.
از سوی دیگر به جهت ارضای نیازهای جنسی در خارج از چارچوب خانواده، آمار ازدواج به شدت کاهش یافت و خانواده در این جوامع دچار آسیب‌های فراوانی شد. بر اساس آمار ارائه شده از سمت مراکز آماری آمریکا در بازه زمانی ۱۹۶۰ تا سال ۱۹۹۵، طلاق به میزان ۲۷۹ درصد افزایش یافت، درصد زوج‌هایی که خارج از چارچوب با یکدیگر رابطه جنسی برقرار نمودند، ۵۳۳ درصد بیشتر شد و تعداد کودکان متولد شده خارج از چارچوب ازدواج ۴برابر شد. و بدین ترتیب از هر ده کودک متولد شده در آمریکا، چهار نفر در محیطی غیر از خانواده متولد شده و رشد یافتند و همین، زمینه آسیب‌های اجتماعی متعددی را پدید آورد.
اما قربانی اصلی این رویکرد زنان بودند. چراکه زنان در رابطه با جنس مخالف به دنبال تعهد و رابطه طولانی‌مدت هستند و رسمیت یافتن روابطی که تنها فلسفه آن برقراری رابطه جنسی بود، منجر به بروز آسیب‌های جدی برای آنان شد.

رویکرد دوم: راهبرد کنترل آسیب‌های روابط جنسی
بروز این مشکلات جوامع غرب را تا مرز فروپاشی پیش برد و بحران‌های متعددی را متوجه آنان نمود. به همین سبب متولیان امر به فکر یافتن راه حلی برای کنترل آسیب‌های روابط جنسی آزاد افتادند. تنظیم برنامه‌هایی برای آموزش نحوه پیشگیری از بارداری در مدارس و دانشگاه‌ها و از طریق رسانه‌ها در دستور کار قرار گرفت و وسایل پیشگیری در دسترس همگان قرار گرفت. بدین ترتیب، ترویج مفهوم «سکس امن» در دستور کار نهادهای فرهنگ‌ساز قرار گرفت.

اما این رویکرد تمام تمرکز خود را بر روی جلوگیری از بارداری ناخواسته و تولد فرزندان خارج از چارچوب خانواده قرار داده بود و در حالیکه در تحقق همین هدف نیز بطور کامل موفق نشد، همچنان در پیشگیری از بیماری‌های مقاربتی ناتوان بود و سایر تبعات جدی روابط جنسی به ویژه آسیب‌های جدی که متوجه خانواده و همچنین زنان نمود همچنان پابرجا بود. به ویژه دختران نوجوان قربانی اصلی مردانی می‌شدند که تنها به دنبال برقراری رابطه جنسی بودند. در حالیکه بارداری‌های ناخواسته، این دختران را از منظر جسمی، روحی و اجتماعی دچار بیماری‌های مشکلات متعدد نموده بود، این امر تبدیل به یک موضوع عادی و طبیعی در جامعه امریکا شده بود.
«سارا پالین»، معاون «جان مک‌ کین» کاندیدای جمهوری خواهان در سال ۲۰۰۸ اعلام کرد که دختر ۱۷ ساله‌اش در شرف بچه‌دار شدن است و این خبر برای جامعه آمریکا چندان عجیب به نظر نمی‌رسید. آن چه مردم این کشور را متعجب ساخته بود تصمیم دختر سارا پالین به تولد فرزندش به جای سقط جنین بود.
نهادهای متولی بهداشت آمارهایی بسیار نگران‌کننده از وضعیت سلامتی جسمی و روانی نوجوانان منتشر می‌نمودند که نشان می‌داد بیشترین آسیب متوجه این رده سنی شده است. در می ۲۰۰۶ پژوهشی که از سمت موسسه ملی سلامت حمایت می‌شد، نشان می‌داد از بین ۱۹هزار نوجوان، دخترانی که رابطه جنسی را تجربه کرده بودند، چهاربرابر بیش از پسران دچار افسردگی شده بودند. نشانه‌های افسردگی نیز بطور کلی با بالارفتن این رفتارها افزایش یافته است.
در پژوهشی مهم که از سوی موسسه پژوهشی پاسیفیک در سال ۲۰۰۵ صورت گرفت، پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که : «برقراری روابط جنسی، مصرف مواد مخدر و مشروبات الکی در میان نوجوانان، در واقع به افسردگی در جوانی می‌انجامد».
در این دوره، بیماری‌های مقاربت به یک مشکل جدی تبدیل شده و سالانه بیش از ۴میلیون مورد جدید از این بیماران شناسایی می‌شدند. از سویی بررسی‌ها و آمارها حاکی از آن بود که اکثر دختران نوجوان بدون اینکه خودشان بخواهند، رابطه جنسی برقرار می‌کنند. بر اساس مطالعه‌ای که بر روی ۲۷۹ دختر نوجوان صورت گرفت و در ژوئن ۲۰۰۶ در آرشیو مجله پزشکی کودکان و نوجوانان به چاپ رسید، حدود ۴۱درصد دختران ۱۴تا ۱۷ساله گفتند با میل و اختیار خود رابطه جنسی برقرار نکرده‌اند بلکه بیشتر آنان به علت نگرانی از عصبانیت پسران تن به این کار داده‌اند.
اما حتی وقتی این کار با میل هم صورت می‌گیرد معمولا به زودی به پشیمانی می‌انجامد به‌ویژه برای دختران. بر اساس مطالعه‌ای که توسط مرکز ملی پیشگیری از بارداری نوجوانان در سال ۲۰۰۴ انجام شد، دو سوم نوجوانانی که رابطه جنسی داشتند، آرزو می‌کردند که کاش دیرتر این کار را انجام می‌دادند. (بر اساس تحقیقاتی که در سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴ صورت گرفت، تعداد دخترانی که این اظهار پشیمانی را کرده‌اند در هر دو مورد بیش از پسران بود.)
این آمارها و بررسی‌ها محدود به تحقیقات و پژوهش‌های مراکز تخصصی نبود. آسیب‌های اجتماعی جدی و گسترده در برنامه‌های تلویزیونی و محبوب نیز شروع به بروز و ظهور نمود. در برنامه تلویزیونی معروفی با موضوع «طرح کنترل زاد و ولد نورپلانت در دبیرستان‌های حومه شهر»، این واقعیت غیرمنتظره فاش شد که همه دختران فعال از لحاظ رابطه جنسی که گزارشگران با آن‌ها مصاحبه کرده بودند، آرزو می‌کردند کاش تا هنگام ازدواج صبر کرده بودند. بزرگسالان این محله به شدت حامی طرح نورپلانت برای دختران نوجوان بودند و وقتی اعتراف دختران را شنیدند به شدت شوکه شدند.

فشارهای فرهنگی و اجتماعی، عامل اصلی در سوق دادن نوجوانان به سمت روابط جنسی آزاد
طبق بررسی‌ها یکی از اصلی‌ترین عواملی که نوجوانان و جوانان را به سمت روابط جنسی آزاد سوق می‌داد، فشار اجتماعی و فرهنگی از سمت جامعه بود. مارلین پیرسون استاد درس ازدواج دانشکده فنی مدیسون در ایالت ویسکانسین، فشاری را که به دختران برای برقراری رابطه جنسی وارد می‌شد را اینگونه شرح می‌داد که به گفته یکی از دانشجویان جوان او، وقتی دختران به ۱۴ تا ۱۶سالگی می‌رسند، رابطه جنسی برایشان مفهوم خاصی ندارد. پس از مدتی احساس می‌کنند کم‌ارزش شده‌اند و دیگر از این کار لذت نمی‌برند. در زندگی واقعی، هرچه نوجوانان تجربه جنسی بیشتری داشته باشند، بیشتر دچار افسردگی می‌شوند و دست به خودکشی می‌زنند. این مساله در مورد دختران بیشتر صدق می‌کند.
بر اساس پژوهشی که در سال ۲۰۰۳ بر روی ۳۷۲ دانشجو انجام شد و یافته‌هایش در مجله مطالعات مسائل جنسی منتشر شد، هم دانشجویان دختر و هم دانشجویان پسر اظهار کردند عمدتا به خاطر فشار اجتماعی، «هوک آپ» می‌کنند نه به این دلیل که با رابطه جنسی بی قید و بند احساس راحتی می‌کنند. هوک‌آپ به معنای رابطه جنسی زودگذر و به دام انداختن است که به تصادفی‌ترین برخورد بین دو نفر گفته می‌شود. دو طرف در این رابطه به راحتی قابل تعویض هستند و این امری کاملا اختیاری و دل‌به‌خواهی می‌باشد.
این دو دوره تلاش غرب برای ترویج روابط جنسی آزاد، بیشترین آسیب را متوجه زنان و دختران نمود. هلن گورلی براون نویسنده کتاب «رابطه جنسی و دختر مجرد» می‌نویسد: « بسیاری از زنان احساس کردند که این شخصیت نوظهورشان (بدون ازدواج) آن‌ها را آزاد نکرده بلکه قربانی نموده است».
دکتر آیان کارنر مشهورترین مشاور امور جنسی می‌نویسد هر چه رابطه جنسی آزادتر باشد، رضایت و شادمانی عاطفی کمتری احساس می‌کنید.

رویکرد سوم: آموزش خویشتن‌داری
همزمان با بروز این بحران‌های جدی در ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی، مطالعات و پژوهش‌ها حاکی از آن بود که افرادی که تا پیش از ازدواج، از برقراری رابطه جنسی خودداری می‌کنند، دچار این آسیب‌ها نشده‌اند. در مطالعه‌ای که بر روی بیش از ۷۰۰۰ مرد و زن (یکبار در ۱۸ سالگی و بار دوم در ۳۸ سالگی آن‌ها) صورت گرفت، نشان داد کسانی که تا پیش از ازدواج، پاکدامنی خود را حفظ می‌کنند نسبت به بقیه افراد، ۵۰درصد کمتر در معرض طلاق قرار می‌گیرند. همچنین میانگین درآمد آن‌ها ۲۰ درصد بیشتر از دیگران است و در زمینه تحصیلی هم مدارج عالی‌تری کسب می‌کنند.
این ملاحظات منجر به شروع دوره‌ای جدید در سیستم فرهنگ‌سازی و آموزش غرب گردید؛ رویکرد خویشتنداری جنسی (Sexual Abstinence Approach) با هدف تلاش برای قرار دادن رابطه جنسی در چارچوب ازدواج. این رویکرد طرحی تحت عنوان «فقط خویشتنداری» (Program Abstinence only) نوجوانان رابه عفاف وترک هرنوع رابطه جنسی تا قبل ازدواج تشویق می‌کند. این برنامه به عنوان یکی از آموزش‌های جدی در دستورالعمل امنیت اجتماعی ایالات متحده وارد شده و اینگونه تعریف می‌شود:
آموزش خویشتنداری (abstinence education) به معنای برنامه آموزشی و انگیزشی است که هدف اختصاصی آن آموزش پیشرفت‌های اجتماعی، بهداشت و روانی بواسطه خودداری از فعالیت‌های جنسی است.
این برنامه می‌گوید که خویشتنداری از فعالیت جنسی خارج از محدوده ازدواج استاندارد، مورد انتظار برای همه فرزندان در سنین مدرسه است. یاد می‌دهد که خویشتنداری از فعالیت جنسی تنها راه قطعی برای اجتناب از بارداری خارج از خانواده، بیماری‌های مقاربتی و سایر مشکلات بهداشتی مرتبط است. می‌آموزد فرزند آوردن در خارج از محدوده خانواده عواقب احتمالی مضری را برای کودک، والدین وی و جامعه به همراه دارد. به افراد جوان می‌آموزد چگونه رابطه جنسی پیش از ازدواج را رد کنند و چگونه الکل و مواد مخدر، آسیب‌پذیری در مقابل رابطه جنسی پیش از موعد را زیاد می‌کند. و اهمیت دست یافتن به استقلال پیش از درگیر شدن در یک رابطه جنسی را می‌آموزد.

براساس این طرح، گروه‌های مختلفی از جمله گروه TLW با شعار خویشتن‌داری تا زمان ازدواج شکل گرفته و برنامه‌های مختلف از جمله کنسرت و اردوهایی را به نفع افرادی که می‌خواهند عفیف و خویشتن‌دار باشند، برگزار می‌کند. این گروه تاکنون توانسته است ۳۱۴ دبیرستان را در آمریکا جداسازی کند که این مسئله با استقبال خانواده‌ها مواجه شده است. این گروه مربیانی را که دارای مدرک دکترا هستند به مدارس دبیرستان و راهنمایی اعزام می‌کنند. این مربیان از لحاظ مسایل مختلف از جمله سیما و خوش‌صحبتی مورد گزینش واقع شده‌اند و دارای اطلاعات زیادی هستند. آنها آمار مشکلات و بیماری‌های ناشی از بی‌بندوباری‌های جنسی را به دانش‌آموزان ارایه می‌دهند و آنها را نسبت به این مسئله آگاه می‌سازند. گروه مروجان خویشتن‌داری از میان دانش‌آموزان عضو می‌پذیرد و حلقه‌هایی را به عنوان نشان به آنها اهدا می‌کند. این حلقه‌ها علامتی است برای افراد و حتی جامعه که نشان می‌دهد، این افراد تا قبل از ازدواج رابطه‌ای نخواهند داشت. گروه‌های دیگری نیز با همین سمت و سو شکل گرفته اند مانند “حلقه نقره‌ای(Silver Ring)” ، “بهترین دوست (Best Friend)”، “عهد پاکدامنی (Virginity Pledge)” که به صورت جدی برنامه‌های طرح خویشتنداری را دنبال می‌کنند.
مروجان خویشتن‌داری تا سال ۲۰۰۸ تنها به دادن آگاهی در زمینه خویشتن‌داری اکتفا کردند اما بعد از شکست، علت را از جوان‌های شکست‌خورده در این طرح جویا شدند. و حاصل آن رساله ۳هزار صفحه‌ای شد با عنوان «چه نکنیم تا خویشتن‌دار بمانیم؟» در این جزوه راهکارهایی همچون عدم حضور دو جنس مخالف در خلوت، عدم مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی و هر آنچه تعادل ذهن را بهم بریزد و استفاده از پوششی که جلب توجه نکند از سوی مروجان خویشتن‌داری در آمریکا مطرح شده است.

از جمله در یکی از این دستورالعمل‌ها، شش مرحله اساسی برای خویشتنداری جنسی عنوان شده است:
1- لباسهای مناسب بپوش: طرز لباس پوشیدن تو برای دیگران پیام‌هایی می‌فرستد حتی اگر تو قصد این کار را نداشته باشی. مردان مخصوصاً از طرز لباس پوشیدن تأثیر می پذیرند؛ زیرا آنان طوری طراحی شده اند که با آنچه می‌بینند، تحریک جنسی می‌شوند.
2- از دارو و الکل استفاده نکن این دو توانایی تصمیم‌گیری و مقاومت شما برای نه گفتن را کاهش می‌دهد.
3- برای مدتی طولانی با هم تنها ننشینید، زیرا این کار به سرعت، به ارتباط فیزیکی شدید منجر می‌شود.
4- با افرادی که اهداف مشابهی دارید بیرون برو. داشتن رابطه نزدیک با افرادی که ارزش‌ها و هدف‌های شبیه به تو دارند، حفظ سیستم ارزشی‌ات را برایت آسان‌تر می‌کند.
5- نیاز عاشقانه خودت و معنای آن را بشناس. شناخت و درک نقاط آسیب‌پذیری‌ات تو را در مقابل اشتباهات جدی محافظت میکند.
6- استانداردهای خودت را در سطح بالایی قرار بده و آن را قبل از اینکه اوضاع حاد شود، تنظیم کن. تصمیم بگیر چرا می‌خواهی عفیف بمانی و به آن پایبند باش.
از آنجا که یکی از علت‌های اصلی وادار نمودن نوجوانان به ورود به یک رابطه جنسی، فشار گرو‌ه‌های همسال است، مهارت «نه گفتن» از جمله اصلی‌ترین مواردی است که در طرح آموزش خویشتنداری به نوجوانان آموزش داده می‌شود.
شرح نمودار: برنامه‌های آموزش خویشتنداری همچنان بصورت جدی در سیستم آموزشی ایالات متحده دنبال می‌شوندو هر سال بودجه بیشتری برای ترویج آن در میان نوجوانان و جوانان اختصاص می‌یابد. بر اساس گزارش شورای آمیزش و اطلاعات جنسیتی آمریکا، در سال ۲۰۱۷ یک سوم بودجه فدرال برای برنامه‌های آموزش سلامتی جنسی نوجوانان به آموزش خویشتنداری اختصاص یافت.

دختران به عفاف روی می‌آورند
بروز این بحران‌های جدی برای زنان و دختران آمریکایی و همچنین فروپاشی خانواده در اثر چندین دهه ترویج روابط جنسی آزاد، فعالان اجتماعی آمریکایی را به تکاپو برای پیدا کردن راه حل واداشت.
«وندی شلیت» نویسنده آمریکایی کتابی به رشته تحریر درمی‌آورد تحت عنوان «دختران متعادل‌تر می‌شوند» که ضمن مرور آنچه در حال حاضر در آمریکا در زمینه دختران و زنان رخ داده است، تصویر روشنی از ترویج بی‌بند و باری و آزادی جنسی که خواسته موج سوم فمینیسم است ارائه کند و توضیح می‌دهد که چگونه نسل جدیدی در آمریکا در حال شکل‌گیری است که خواسته‌هایش با گذشتگان متفاوت است و به دنبال گمشده خود می‌گردد. نسلی که از این بی‌بند و باری‌های بی‌حد و حصر به ستوه آمده.
سفرهای مختلف و مصاحبه های مکرر خانم وندی شلیت، حاکی از آن است که گویی دختران امروز آمریکا با شورش‌های پراکنده می‌خواهند چیزی نباشند که والدینشان بوده‌اند. آن‌ها می‌خواهند سبک زندگی و نوع پوشش خود را تغییر دهند. آن‌ها در تلاشند با خویشتنداری، زندگی عاقلانه و عفیفانه‌ای را در پیش گیرند و روابط خصوصی را تا شروع زندگی دائمی به تعویق بیندازند.
وی تجربیات خود که منجر به نگارش این کتاب شده است را اینگونه بیان می‌کند: «در این کتاب مسائلی به ظاهر متناقض و پیامدهای ناخواسته آن‌ها بررسی شده و نشان داده شده است که چگونه ممکن است آزادی جنسی داشته باشیم و همزمان عواطف و احساسات‌مان سرکوب شوند و اینکه چگونه ممکن است با فشاردادن موس رایانه با افرادی در سراسر کره زمین ارتباط برقرار کنیم و در عین حال با هیچ‌کس رابطه صمیمی و دوستانه نداشته باشیم. برای کشف چرایی این مسائل در کتاب خود از بیش از ۱۰۰ مصاحبه و بیش از ۳۰۰۰ ایمیل رد و بدل شده با جوانانی که با ایمیل یا سایت من در ارتباط بودند کمک گرفتم. این مصاحبه‌ها و ایمیل‌ها مربوط به سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۶ هستند. این افراد دارای پیش‌زمینه‌های مختلف نژادی، اقتصادی و دینی بودند. بعضی‌ها خود را لیبرال می‌دانستند و بعضی محافظه‌کار، بعضی از زنان جوان خود را «فمینیست» می‌نامیدند در حالیکه بعضی دیگر از این واژه خوششان نمی‌آمد اما چیزی که پی در پی از زبان همه می‌شنیدم ناراحتی آنها از پیدایش یک سری الگوهای تازه در جامعه بود».
وی در مسیر مصاحبه و جمع‌آوری نظرات، تلاش می‌نماید علاوه بر صحبت‌های کسانی که با وی تماس می‌گیرند و طبیعتا با او هم‌سو هستند، با کسانی هم که با من هم عقیده نبودند ارتباط برقرار نماید تا دیدگاه‌هایشان را بهتر درک کند. افرادی را از طریق داستان‌های خبرساز یا در هواپیما و گاه در فروشگاه ها پیدا می‌کند. وی همچنین با مشاوران، روانپزشکان و جامعه‌شناسانی از سراسر آمریکا صحبت می‌کند، در کنگره‌هایی پیرامون خویشتنداری در لس آنجلس و واشنگتن‌دی‌سی شرکت می‌نماید و با عمیق‌تر شدن در موضوع کتاب، شجاعت بیشتری می‌یابد تا به طور ناشناس وارد یک پارتی مخفیانه شود و نظرات شرکت‌کنندگان آنجا را نیز در مطالعات خود وارد نماید.
در نهایت حاصل این تلاش‌ها را در کتابش اینگونه به تحریر در می‌آورد: «این کتاب حکایت تلاش من برای یافتن جایگزین بهتری برای فرهنگ «دختران عنان‌گسیخته» است. در این کتاب سعی می‌کنیم راهی را برای ارج نهادن بر تمایلات جنسی بدون سهیم کردن غریبه‌ها بیابیم. بار دیگر به توانایی خود برای حفظ عصمت و پاکدامنی و درک مسائل شگفت‌انگیز پی‌می‌بریم و می‌بینیم می‌توانیم به گونه‌ای رفتار کنیم که دیگران به عمق وجود ما توجه کنند (نه فقط ظاهر ما) هدف من این نیست که به کسانی که می‌خواهند زندگی بی‌‌قید و بندی داشته باشند حمله کنم بلکه قصد دارم گزینه‌های بیشتری را فراروی جوانان قرار دهم؛ جوانانی که به نظرم به‌خاطر گزینه‌های محدودی که در دسترس آن ها قرار گرفته رنج می‌کشند.»

 

منبع : فارس نیوز


برچسب ها : , , , , , , , , , ,
دسته بندی : اخبار
ارسال دیدگاه